رفتنمان گاه بی اراده است!آمدنمان همْ!و بین این رفت آمدْ مانده ایم قبول کنیم که انسانیم یا فرشتهـــ!!!دلمان و عــِشقمان هم به دَرکـــ!چرا؟؟؟ چون خواستــــ خداست!البته که ما راضیــــ هستیم به رضای او...!به هر حال عمرمان به انتها رسیده ولیــــــ هنو یخمان باز نشد.هنو پیدا نکرده ایم آرامشی به دور از رکود را!!!! وهنو اَندَر خَم ِ این کوچهـــ ایمـــــــ ....!
نه!؟؟
نه ...
کاش میشد سرنوشت خویش را از سر نوشت
کاش می شد اندکی تاریخ را بهتر نوشت
کاش می شد پشت پا زد بر تمام زندگی
داستان عمر خود را گونه ای دیگر نوشت