51

رفتنمان گاه بی اراده است!آمدنمان همْ!و بین این رفت آمدْ  مانده ایم قبول کنیم که انسانیم یا فرشتهـــ!!!دلمان و عــِشقمان هم به دَرکـــ!چرا؟؟؟ چون خواستــــ خداست!البته که ما راضیــــ هستیم به رضای او...!به هر حال عمرمان به  انتها رسیده ولیــــــ  هنو  یخمان باز نشد.هنو پیدا نکرده ایم آرامشی به دور از رکود را!!!! وهنو    اَندَر خَم ِ این کوچهـــ  ایمـــــــ ....! 

نه!؟؟ 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
بارون خورده .. ! سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:11 ق.ظ http://baroonkhorde.blogsky.com

نه ...

ایلیا سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:47 ب.ظ http://ghalbezakhmi.blogsky.com

کاش میشد سرنوشت خویش را از سر نوشت

کاش می شد اندکی تاریخ را بهتر نوشت

کاش می شد پشت پا زد بر تمام زندگی

داستان عمر خود را گونه ای دیگر نوشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد