"   دوست دارم
روز مردنم برف ببارد
انقدر ببارد که تمام شهر سپید شود
همه ی جاده های لعنتی بسته
و من عروسک  تمام لاشخورهایی شوم
که چرخ چرخ میزنند
بالای جنازه ام...
و تو
آن روز بیایی
بی چتر
پلک هایت قرمز و موهای خرمایی ات خیس باشد
و من
تنها حسرتم این باشد
که دیگر نمی توانم برف شانه هایت را بتکانم


پ.ن:دلم غرق شدن در آبی چشمهایت را میخواهد

پ.ن:اگر نگویم غرور،این شرم دخترانه نمی گذارد...   "


با تشکر از وبلاگ  مترسک ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد